سلام بر شما امیدوارم روزهای زندگیت رو طلایی بسازی، مقاله پیشِ روی تو قسمت ششم از سری مقاله های مهاجرت با حرفه طلا و جواهراته و آخرین قسمت محسوب میشه و شاید مهمترین چون راجع به کشور پرطرفدارِ کاناداست. پس اگر مقاله های قبلی رو نخوندی از حتماً از اوّل شروع کن که با هر قسمت همراه باشی و مطلبی رو از دست ندی. همونطور که قول داده بودم این مقاله درباره کانادا یکی از پرطرفدار ترین کشورها برای مهاجرته که انقدر در سطح جهان برای زندگی مهاجران معروفه که بهش میگن بهشت مهاجران. کشوری که به شدّت مهاجر پذیره و مردمش با آغوش باز مهاجرین رو میپذیرن. این کشور با وسعتی به اندازه 6 برابر کشورمون تنها 37 میلیون نفر جمعیت داره که البته میشه گفت خیلی از مناطق در کانادا قابل سکونت نیست و خالی از سکنه است و به همین خاطر خیلی از مناطق بکر و دست نخورده است و خیلی از فیلم ها در این مناطق فیلم برداری میشه که دنیا از این تصاویر لذّت میبره.

از شرایط جغرافیایی که بگذریم و به شرایط آب و هوایی در ادامه باید به این نکته توجه کنیم که از این نظر با توجه به شهری که انتخاب میکنیم متفاوته که هر چی به جنوب کانادا نزدیک بشیم هوا رو به معتدل تر شدن میره که عموم جمعیت هم در همین مناطق کانادا ساکن شدن، زمستان و سرمای خاص خودش رو داره که درجه هوا تا 50- درجه هم وجود داره و حتی در تابستان و فصل گرما هم این عدد 50+ درجه هوا  دیده شده که به دلیل اینکه خیلی از مردم کانادا به این درجه عادت نداشتن چند مورد در سنین بالا مرگ گزارش شده، یعنی در کل هوای کانادا بسته به شهر تفاوت داره امّا کانادا کشور زمستونی و سردی محسوب میشه که زمان زیادی از سال رو برای ما حداقل سرد به حساب میاد.

سیاست کلّی کانادا روی این دیدگاه استواره که دانشجویان با استعداد از سراسر جهان رو در این کشور جای بده و پس از اتمام تحصیل به اونها اقامت بده تا در کشورش موندگارشون کنه که دلیلش هم فکر میکنم برای همه ما واضحه؛ دانشگاه ها و کالج های کانادایی در سطح بین المللی شناخته شده هستند و مدارکی که پس از اتمام تحصیلات میدن اعتبار جهانی دارن و دانشگاه های کانادا از نظر کیفیت آموزشی جایگاه خوبی در جهان داره و از 103 دانشگاه کانادا، 26 دانشگاه در رتبه های زیر 1000 جهان هستند و از همه مهمتر اینکه نرخ اشتغال به کار دانشجویان در این کشور عدد خوبی رو نمایش میده که نشون دهنده اینه که رشته های تحصیلی و آموزشی بر اساس بازار کار طراحی شدن و دانشجویان بعد از اتمام تحصیلشون مشغول به کار میشن که این خیلی خوبه. مدل کلاس های کالج ها و دانشگاه ها و جوی که دارن عموماً دوستانه و بر مبنای مشارکت سر کلاس و شرکت در مباحثه و انجام کار گروهی اهمیت خیلی بالایی داره، خود استادها هم مبنای تدریس رو برای پرسش و پاسخ و مباحثه میگذارن و یکی از دلایل موفقیت سیستم آموزشی کانادا دوره های کار محوره و تطبیق دروس با نیاز بازار کاره که باعث شده نرخ اشتغال در این کشور پس فارغ التحصیل شدن دانشجویان بسیار بالا باشه، البته که در حین تحصیل هم کلاً کشور کانادا امکان داشتن شغل رو به دانشجویان میده که در طول ترم تحصیلی تا 20 ساعت در هفته و در تعطیلات بین ترم ها به صورت تمام وقت اجازه فعالیت داده شده که کمک هزینه ای برای مخارج هر دانشجو باشه. موضوع مهم دیگری که برای هر کسی اهمیت داره مسئله امنیت در کشور مقصد مهاجرتشه، کانادا رو میشه گفت یکی از امن ترین کشورهای جهان چون انقدر نرخ جرم و جنایت در این کشور پایینه و همینطور مسئولین امنیت انقدر حساس به مسائل هستن که تونستن امنیت رو در این کشور حکم فرما کنن که برای ما هم این خبر خوبیه.

مسئله بعدی درباره اینه که آیا کشوری که میخوایم پا در خاکش بگذاریم کلاً پذیرای ما هست و مردمش همون رفتاری رو با ما دارن که با شهروند های عادی خودشون دارن؟ چون اگر اینطور نباشه و بخوان تفاوت بگذارن مهاجرین و مخصوصاً خودمون خیلی اذیت میشیم تا جا بیافتیم. اما خبر خوب اینه که طبق سرشماری ای که در سال 2011 در کانادا انجام شده نشون دهنده این مسئله بوده که کشور کانادا یکی از متنوع ترین کشورها از نظر نژاد و فرهنگ و زبان هستش طوریکه در این کشور بیش از 200 زبان به عنوان زبان مادری توسط افراد مختلف استفاده میشه و البته که فرانسوی و انگلیسی اصلی ترین زبان های مورد استفاده بیشتر مردم هست و کلاً مردم کانادا مهاجر پذیر هستن و تفاوتی بین نژاد ها نمیگذارن.

هزینه زندگی دانشجویی هم در هر شهری از کانادا تفاوت داره و نمیشه گفت دقیقاً چقدره امّا برای مثال دانشگاه مونتریال برای هزینه دانشجویی به طور مثال هزینه های مربوط به مسکن،خورد و خوراک، تلفن و هزینه های آموزشی مثل کتاب رو حدود 15هزار دلار کانادا در سال و دانشگاه بریتیش کلمبیا که در ونکوور هست و جزو شهر های گرون محسوب میشه این هزینه ها رو 15هزار و پانصد دلار اعلام کردن که البته مخارج رو دست بالا محاسبه کردن یعنی از این مبلغ هزینه زندگی دانشجویی در کل پایین تره. درباره محل اسکان 4مدل وجود داره که یا خودمون مستقل آپارتمان بگیریم یا با کسی به طور اشتراکی آپارتمان بگیریم که در سال با احتساب قبض ها حدود 8هزار دلار میشه، خوابگاه بریم که از 3000 تا 7500 دلار برآورد شده و در نهایت با مردم کانادا که اجازه این رو میدن که در خانه اونها زندگی کنیم که اصطلاحاً به اونها خانواده میزبان میگن در خونشون اقامت داشته باشیم. برای غذا و خوراک با توجه به اینکه در هر شهر قیمت ها تفاوت داره ولی حدوداً در سال 3500 دلار تا 4هزار کنار بگذاریم؛ هزینه هایی که برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هستن رو هم ماهانه 95 دلار کانادا باید پیش بینی کنیم البته از کمک هزینه های تحصیلی هم میشه استفاده کرد که اگر شرایطش رو داشته باشیم از 10 تا 50 هزار دلار کانادا در سال بهمون تعلق میگیره که میشه گفت برای استفاده از این کمک هزینه رقابت خیلی زیادی وجود داره که باید به این نکته هم توجه کرد و همینطور اگر برای تحصیلات تکمیلی داریم وارد دانشگاه میشیم میتونیم به عنوان دستیار استاد یا دستیار پژوهشی در همون دانشگاه کار کنیم و درآمد داشته باشیم. بیمه درمانی هم عموم استانها انجام میدن ولی اگر استانی که ما بودیم بیمه درمانی ما رو انجام نده مجبوریم که خودمون این کار رو به طور خصوصی انجام بدیم و از بیمه های خصوصی استفاده کنیم که حتماً باید شهر مقصدمون رو از این لحاظ هم بررسی کنیم تا ببینیم چه برنامه ای برای بیمه های درمانی داره.

پس از اتمام تحصیل و فارغ التحصیلیمون اگر خواستیم در کانادا باقی بمونیم باید درخواست اجازه کار بدیم که تا 180 روز بعد از دریافت نمرات و کارنامه این درخواست رو ثبت کنیم که باید دوره آموزشی ما که تموم شده شرایطی مثل اینکه این دوره بیشتر از 8 ماه طول کشیده باشه، بعد از اتمام دوره مدرک بهمون داده شده باشه و تحصیلمون در تمام ترم ها به طور تمام وقت بوده باشه و در نهایت مؤسسه آموزشی مورد تأیید DLI کانادا باشه که خیلی مهمه که قبل از انتخاب رشته و واحد دانشگاهی باید به این موارد دقت کنیم که خدای ناکرده مسئله ای بعداً برامون پیش نیاد؛ حالا این اجازه کار یا اصلاحاً وُرک پِرمیت نهایتاً تا 3سال بنا بر دوره تحصیلی اعتبار داره و در این مدّت زمان دانشجو هر شغلی رو میتونه داشته باشه و بعد از اینکه شغل مناسب رو پیدا کردیم و درسمون به پایان رسید میتونیم برای اقامت دائم درخواست بدیم. در کل میشه گفت کانادا برای جذب دانشجویانی که تحصیلات عالی دارن، توانایی بالایی در صحبت به زبان انگلیسی یا فرانسویشون هم دارن و همینطور خودشون رو میتونن با مدل زندگی کانادایی وفق بدن، اشتیاق داره و هر دانشجویی که بالای 2سال تحصیل کرده میتونه درخواست اقامت دائم بده که روش های مختلفی برای گرفتن اقامت مثل برنامه داوطلبی استانی، کلاسهای تجربه کانادایی و برنامه نیروی کار ماهر فدرال که به اصطلاح اِسکیلد وُرک گفته میشه ،وجود داره. حالا بعد از اینکه اقامت دائم کانادا رو گرفتیم میتونیم برای بیمه درمان عمومی شهروندان کانادایی رو درخواست بدیم که در اکثر مناطق درمانی دیگر نیاز به پرداخت هزینه نداریم و در کل از مالیاتی که سالانه میدیم این مبلغ اخذ میشه که البته باز هم شهر و استان برنامه خاص خودش رو داره و برنامه های درمانی در شهر ها متفاوته که این مورد رو هم قبل از انتخاب شهر باید بررسی کنیم. از مالیات گفتم و الان لازم هست که یکم بیشتر توضیحش بدم، در کانادا بخش اعظم بودجه دولت رو مالیات بر درآمد شامل میشه که به طور تصاعدی با بالا رفتن درآمد هر نفر به درصد اون اضافه میشه و از 4 تا 56 درصد متغیر هست که این مورد هم در شهر های مختلف مقادیر مختلفی داره که بنا بر حداقل دستمزد در کمترین حالت برای مثال در شهر ساسکاچوان ساعتی 11.32 دلار و در سال 23 هزار دلار هست و در کمترین دستمزد در شهر های گرون مثل آلبرتا ساعتی 15دلار و 31 هزار دلار در سال هست و متوسط دستمزد طبق گزارشات 35 دلار ساعت و حدود 6000 دلار در ماه و در سال عدد 73هزار دلار کاناداست. نحوه اقدام و مراحل اخذ ویزای کانادا رو در مقاله خاص خودش در قسمت های پیشین بهت گفتم و اگر با تمام این توضیحات و مقالات مقایسه کشورها، مقصد مهاجرتت رو انتخاب کردی بهت تبریک میگم و برای تو آرزوی موفقیت و خوشبختی تو رو دارم، در پایان پس از مهاجرتت هم ما رو از خبرای خوب خودت بی خبر نگذار و همه ما در مجموعه جواهرات اردوان آنوش چشم انتظار موفقیت های روز افزونت هستیم.