بخش اول
طراحی خوب = کسب و کار خوب
“فقط کارهایی که به خوبی اجرا شده اند می توانند زیبا باشند. جنبه زیبایی یک محصول برای کاربرد آن بسیار مهم است چون محصولاتی که هر روز استفاده می شوند تأثیر مهمی بر مردم و خوشی آنها دارند.” — دیتر رمز
“سه واکنش برای طراحی یک تکه قابل تصور است: بله، نه و وای! وای واکنشی است که باید به دنبال آن باشید.” — میلتون گلاستر
آنقدر “طراح” در دنیا وجود دارند که بعضی وقت ها تعداد آنها آزاردهنده است، بخصوص اگر خودتان یک “طراح” باشید. هنگامی که کلاس مربوط به طراحی یک مجموعه را شروع کردم، درباره این که یک طراح چیست، طراح هنری چیست، عناصر و اصول پایه ای که ما در هنگام طراحی باید بدانیم چه چیزهایی هستند بسیار تحقیق کردم. چون در خانواده ای از هنرمندان بزرگ شده ام، با یک هنرمند ازدواج کرده ام، دختری دارم که او نیز هنرمند است و در دانشگاه نیز رشته ام جواهرسازی/فلزکاری بود، این موضوع تازه نبود، ولی هیچگاه از این نقطه نظر به آن نگاه نکرده بودم.
این چیزی است که فهمیدم. طراح کسی است که شروع به ساختن اثری می کند که هدفی دارد، نیازی را برآورده می کند و به مشتری نهایی فکر میکند. طراح اثری را می سازد که کاربر پسند است و ظرافت طراحی شخصی او را نیز در خود دارد.
یک مجموعه، گروهی از تکه هاست که ظرافت طراحی، مواد/فلزات و حس مشابه دارند و با هم هماهنگ اند و یا یکدیگر را کامل می کنند. معمولاً در این مجموعه ها عناصر طراحی مشابهی در همه تکه ها به کار رفته است. این عنصر می تواند یک مکعب، نعل، قلب، صدف… یا هر چیز دیگری که این تکه ها را به هم ربط دهد باشد. و بله، چند اصل اساسی طراحی وجود دارند که می توانید برای تولید مجموعه ای که طراحی خوبی دارد، به آنها توجه کنید.
من چند مقاله درباره طراحی یک مجموعه می نویسم. در هر مقاله، به صورت جزئی تر موارد گفته شده در زیر را بررسی خواهم کرد. شما نظرات، تجربیات و ایده های خود را برای من ارسال کنید چون این مفاهیم می توانند شخصی باشند و من هم دیدگاه های شما را با خوشحالی می پذیرم.
طراح
لفظ “طراح” که بیش از حد استفاده می شود، به کسی اشاره دارد که به درک این نکته رسیده است که در محصولی که طراحی می کند نه تنها طبع طراحی خودش بلکه نیاز مشتری نهایی نیز مهم است. او درک کرده است که تصحیح و تغییر طرح هایش هیچگاه پایان نمی پذیرد. او یک مفهوم پایه ای را انتخاب می کند آن را گستره می کند تا ببیند با آن چه کار می تواند بکند، ببیند چه تعداد جواهر می تواند با استفاده از یک عنصر، ماده یا فرایند خاص به عنوان اساس کار تولید کند. این ها سوالاتی هستند که به عنوان یک طراح می توانید از خودتان بپرسید:

1. چرا تصمیم گرفتید که طراح شوید؟
2. می خواهید چه چیزی را از این تصمیم خود حاصل کنید؟
3. در کار خود به چه چیزی علاقه دارید و از چه چیزی الهام می گیرید؟
4. طراحان از چه چیزی تقلید می کنند؟
5. هنگامی که طراحی می کنید چه را تجربه می کنید؟
6. آیا طرح هایتان ظرافت شخصی خودتان را منعکس می کنند؟
7. محصولی که احساس می کنید طراحی خوبی دارد را نام ببرید. (جواهرات نباشد)
8. محصولی که احساس می کنید طراحی بدی دارد را نام ببرید. (جواهرات نباشد)
   مجموعه
   چهار میم یک مجموعه: معلوم، مختصر، منسجم، مستقر
   یک مجموعه شامل تعدادی تکه است که با هم هماهنگ هستند. شما می خواهید که گالری ها تکه ها را به عنوان یک مجموعه ببینند تا بتوانند تکه هایی که فکر می کنند به درد مشتری هایشان می خورد را انتخاب کنند. مصرف کننده نهایی یک مجموعه منسجم را بر یک مجموعه نامرتبط و رندوم ترجیح می دهد و می داند که بعداً می تواند تکه های بیشتری را به این مجموعه اضافه کند. هر مجموعه داستانی را تعریف می کند و مردم عاشق تعرف کردن داستان خرید شخصی خودشان هستند و همین آن را به داستان شما مرتبط می کند.
   اغلب طراحان بیشتر از یک مجموعه دارند. هنرمندان بزرگ را در نظر بگیرید؛ چه شاعر باشند، چه معمار، نقاش، نویسنده، رقاص، بازیگر یا جواهرساز، همه آنها در یک چیز اشتراک دارند. وقتی درمورد آنها فکر می کنید، می توانید تصویر کلی کارهای آنها را ببینید. کارشان متمایز ولی مستقر است. مثلاً تصور کنید که فرانک لیلوید رایت یک ساختمان الهام گرفته از عصر رنسانس را طراحی کند. اصلاً امکان ندارد.
   چگونه باید یک مجموعه ساخت؟ اگر از قبل کارهایی دارید، تعدادی از دوستان خود را دعوت کنید و همه کارهای خود را بگذارید تا آنها نگاه کنند. از آنها بپرسید که کدام تکه ها به هم می آیند. شما دنبال یک منتقد نیستید، فقط کسی که نظر سطحی بدهد و بفهمید که چه چیزهایی به هم می آیند. به آنها اجازه دهید جواهرات را جابه جا کنند و آنها را کنار هم بگذارند. شما اغلب از شباهت ها و ویژگی هایی که دیگران در کارهای شما پیدا می کنند و حتی شما نیز از آنها غافل بودید شگفت زده خواهید شد. گوش بدهید. یادداشت برداری کنید. سوال بپرسید. از مهمانانتان بخواهید که کارهای شما را توصیف کنند. این نکات بعداً به دردتان خواهد خورد.
   این کاری است که انجام آن را به همه مشتریانم توصیه می کنم، حتی اگر تعداد کارهایی که دارند کم است یا تازه کارشان را شروع کرده اند. یکی از عناصر کارهایتان که شدیداً احساس می کنید عاشق آن هستید را انتخاب کنید. سپس حداقل 40 تصویر کوچک از جواهرات محتلف را طراحی کنید، جواهراتی مانند: دستبند، حلقه، آویز، روبان، گوشواره، گردن بند، پین/سنجاق سینه، دکمه سردست، چارم و غیره. می خواهم که طراحی کنید، تا روش هایی که یک عنصر به تنهایی می تواند به مجموعه شما شکل بدهد را پیدا کنید. این گونه است که طرح های شما واقاً خلاقانه می شوند.
   این ها سوالاتی هستند که که در هنگام طراحی یک مجموعه می توانید از خود بپرسید:
9. آیا 4 میم مشخص شده در بالا در کارتان رعایت شده اند؟
10. قوی ترین عنصر در کارتان چیست؟ چرا؟
11. تنها با استفاده از این عنصر تنها، چند تکه می توانید بسازید؟
12. آیا در بیشتر کارهایتان شباهتی می بینید؟
13. آیا تکه هایی هستند که از نبود آنها در مجموعه تان راضی باشید؟ اگر این طور است، آنها را حذف کنید تا برای تکه های دیگر جا باز شود.
14. مشتری هایتان به چه چیزی نیاز دارند؟ (قیمت مناسب، راحتی، بی همتا، مد روز، همه نام/برندهای معروف، سبز، تعهد و غیره.)
15. آیا مجموعه شما نیازهای مشتریانتان را برآورده می کند؟
16. مجموعه خود را توصیف کنید.
17. چرا کسی باید کار شما را بخرد؟
18. آیا کاربر پسند است؟ (گیره هایی که راحت باز و بسته می شوند، گوشواره هایی که زیاد سنگین نیستند، گردن بندهایی که طول مناسب دارند، تکه هایی که به چیزهای دیگر گیر نمی کنند، قابل پوشش بودن و غیره.)
19. جواهراتتان چه حسی را القا می کن؟
20. چه چیزی در مورد مجموعه شما خاص است؟ (مواد/فلزات به کار برده شده، فرایند ساخت، جزئیات کار، عنصر اصلی طراحی، نتیجه کلی و غیره.)
    رهنمودهای اساسی طراحی

“بی تفاوتی نسبت به مردم و واقعیتی که مردم در آن زندگی می کنند تنها گناه کبیره و نابخشودنی در طراحی است.” — دیتر رمز
طراح محصول بسیار معروفی به نام دیتر رمز وجود دارد که محصولات بسیار مدرنی برای براون طراحی کرد، معمار بود و برای ویتسو نیز اسباب خانه را طراحی کرده است. او همچنین به دلیل 10 اصل طراحی خود نیز شناخته شده است، بعضی آنها را 10 آیه برای طراحی خوب خوب می نامند. من این اصول را عیناً بازگو می کنم. من نکات و فلسفه های دیگر طراحی را نیز شرح خواهم داد، ولی این بهترین نقطه برای شروع طراحی است.
10 اصل طراحی دیتر رمز
طراحی خوب خلاقانه است.
امکان خلاق بودن به هیچ وجه از بین نرفته است. توسعه های فنی همواره راه های جدید برای طراحی خلاقانه را به وجود می آورند. ولی طراحی خلاقانه همگام با تکنولوژی خلاقانه پیشرفت می کند و خودش به تنهایی هدف نیست.
طراحی خوب باعث می شود که یک محصول کاربردی باشد.
یک محصول برای استفاده شدن خریده می شود. باید معیارهای مشخصی داشته باشد، این معیارها علاوه بر کاربردی بودن محصول، جنبه ذهنی و ظرافت نیز دارند. طراحی خوب بر کاربردی بودن محصول تأکید کرده و از هر چیزی که کاربردی بودن آن را کاهش دهد دوری می کند.
طراحی خوب زیبا است.
جنبه زیبایی یک محصول برای کاربرد آن بسیار مهم است چون محصولاتی که هر روز استفاده می کنیم تأثیر مهمی بر ما و خوشی ما دارند. فقط محصولاتی که به خوبی اجرا شده اند می توانند زیبا باشند.
طراحی خوب باعث می شود که یک محصول قابل درک باشد.
باعث می شود که ساختار یک محصول واضح باشد و حتی بهتر از آن، محصول به عبارتی حرف بزند. در بهترین حالت، باعث می شود که محصول خودش هدف خود را شرح دهد.
طراحی خوب صادق است.
باعث نمی شود که محصول خلاقانه تر، قدرتمندتر یا حتی با ارزش تر از چیزی که واقعاً هست بشود. سعی نمی کند که خریداران را با دادن وعده هایی که نمی تواند آنها را حفظ کند، فریب دهد.
طراحی خوب ساده است.
محصولاتی که نیازی را برآورده می کنند همانند ابزار هستند. آنها نه اشیای زینتی هستند و نه کارهای هنری. بنابراین طراحی آنها هم باید خنثی و هم باید ثابت باشد تا برای سایر نیازهای کاربر جا داشته باشد.
طراحی خوب با دوام است.
از مد روز بودن دوری می کند و بنابراین هیچوقت از مد نمی افتد. سالهای زیادی دوام دارد —- حتی در جامعه امروزی که خیلی زود از چیزهای قدیمی خسته می شوند.
طراحی خوب به کوچکترین جزئیات نیز توجه می کند.
هیچ چیز نباید دلخواه یا شانسی باشد. توجه و دقت در فرایند طراحی نشان دهنده احترام به مشتری است.
طراحی خوب به طبیعت احترام می گذارد.
طراحی ها نقش مهمی در حفظ طبیعت دارند. طراحی خوب باعث حفظ منابع طبیعی می شود و آلودگی فیزیکی و ظاهری را در تمام چرخه عمر محصول به حداقل می رساند.
طراحی خوب، طراحی حداقلی است.
کمتر ولی بهتر—چون این طراحی روی چیزهایی که اساسی هستند تمرکز دارد و تمرکزی روی چیزهای غیرضروری ندارد. بازگشت به خلوص، بازگشت به سادگی.