استفاده از جواهرات در کشور عزیزمان ایران ریشه بسیار کهنی دارد به طوریکه در طول تاریخ، پادشاهان ایران هر زمانی که از جنگ های برون مرزی و نا آرامی های داخلی آسوده می شدند، به تجمّل و جمع آوری جواهرات تلاش می نمودند. حکومت های پس از اسلام نیز بعد از مدّت کوتاهی به تدریج در جمع آوری جواهرات و آثار کوشیده اند که بخشی از این جواهرات (دوران اسلامی) هنوز در ایران موجود است. با اینحال تا دوران صفویّه اطلاعات دقیقی راجع به چگونگی جمعآوری و نگهداری این نفایس وجود ندارد.
در دوره صفویّه، با ورود خارجیان و سیاحان و سفرنامه نویسان غربی، اطلاعات مدوّن تری در این خصوص باقی مانده است. در این دوره و به خصوص در زمان سلطنت شاهعباس بزرگ، فتوحات متعّدد مرزی، انتظام و امنیت داخلی و در نهایت روابط گسترده سیاسی و اقتصادی خارجی دولت، باعث شد تا اعتبار مالی و قدرت اقتصادی ایران افزایش یافته و دربار ایران به جمعآوری جواهر روی آورد.
با سقوط اصفهان در زمان شاه سلطان حسین صفوی، این گنجینه عظیم به دست مهاجمین افغان افتاد. در هنگام اشغال اصفهان، محمود افغان گروهی را به سرپرستی محمدقلی خان صدراعظم مأمور جمعآوری جواهرات از خزانه سلطنتی کرد. با اینکه اینکار ابتدا با نظم انجام شد، ولی اندکی که گذشت، سربازان رشته اطاعت گسستند و بخشی از جواهرات که هنوز به دست سران اشغالگران نیافتاده بود، تاراج شد. از آنجا که وضع آشفته ایران جنگ زده برای تجارت چنین کالایی مناسب نبود، بخش عمدهای از این گنجینه توسط سوداگران از سربازان خریداری و در بازارهای هندوستان و دربار سلاطین تیموری هند به فروش رسید.
با فتح اصفهان توسط نادر شاه و شکست افغان ها، قسمتی از جواهراتی که توسط محمود افغان جمعآوری شده بود به دست شاه طهماسب دوم و نادر افتاد و بخشی از آن نیز توسط سران افغان به شهرهای جنوبی برده شد. با تعقیب فراریان این جواهرات نیز به دست نادر افتاد. نادرشاه برای پس گرفتن آن بخش از جواهراتی که به هند رفته بود، چندین بار با دربار هند مکاتبه نمود ولی نتیجهای نگرفت. با پایان جنگ کرنال و فتح هندوستان به دست نادرشاه افشار، این جواهرات به همراه بخشی از جواهرات محمدشاه پادشاه هند به ایران بازگشت. جواهرات بازگشتی همچنین شامل بخشی از جواهرات محمدشاه بود که به موجب قرارداد ترک مخاصمه شلیمار به عنوان جبران یکصد و پنجاه کرور تومان خسارت جنگ به نادر تسلیم شد.
همه جواهرات ارسالی از هند به ایران نرسید و مجدداً برخی از آنها در راه غارت و بخشی نیز به رسم آن دوران به عنوان هدیه توسط نادر به امرا و حکام و سلاطین همسایه همچون کاترین)ملکه روسیه(، سلطان محمود خان (پادشاه عثمانی) و ابوالفیضخان (امیر بخارا) پیشکش شد. نادر همچنین مقادیری از این جواهرات را به آستانه علیبن موسی الرضا (ع) تقدیم نمود و مقداری نیز میان سپاهیان وی تقسیم شد. با قتل نادر در ۱۱۶۰ قمری، یکی از سرداران او به نام احمدخان به غارت جواهرات پرداخت و بخشی از آن همچون الماس مشهور کوه نور دوباره از ایران خارج گردید. این الماس به دست احمد شاه درانی و رنجیت سینگ پنجابی افتاد. با شکست رنجیت سینگ از انگلیسها، “کوه نور” به چنگ کمپانی هند شرقی افتاد و در 1266 ﻫ. ق. / 18/50 م. به ملکه ویکتوریا اهداء شد. بخش دیگری از آن سرانجام پس از چندین بار دست به دست شدن در اختیار آغا محمدخان قاجار قرار گرفت.
آغامحمدخان که برای بهدست آوردن این جواهرات مجبور شده بود شاهرخ میرزا را به شدت شکنجه کند، تلاش زیادی برای حفظ و نگهداری از این جواهرات نمود. فتحعلی شاه نیز به ضبط جواهرات علاقه داشت و تخت نادری، شمشیر جهانگشای نادری، کلاه مروارید دوزی شده، تاج کیانی و تخت طاووس قاجاری به دستور وی ساخته شد. در زمان ناصرالدین شاه نیز کوشش هایی برای جمعآوری این جواهرات به عمل آمد و همچنین از بخشی از جواهرات پیاده موجود، برای ساخت زینت آلاتی همچون کمربند زرین و کره جواهرنشان استفاده شد.
جواهرات ملی ایران در زمان مظفرالدین شاه برای اولین بار تقویم گردیدند. محمدعلیشاه در زمانی که از مشروطه خواهان شکست خورد و به سفارت روسیه پناهنده شد، بخشی از این جواهرات از جمله الماس دریای نور را با خود به داخل سفارت برد و ادعا نمود که این جواهرات اموال شخصی او هستند. بر اثر پافشاری مشروطه خواهان در مذاکرات، ناچار بخشی از جواهرات مزبور (از جمله دریای نور) مجدداً به کاخ گلستان بازگشت. در جریان سفر دوم احمدشاه به اروپا، شایعهای مبنی بر سرقت جواهرات ملی توسط او در تهران منتشر گردید. مجلس شورای ملّی هیئتی را به ریاست ارباب کیخسرو مأمور بررسی موضوع نمود که با بررسی انجام شده و تطبیق جواهرات با فهرست تهیه شده در زمان مظفرالدینشاه و محمدعلیشاه، مشخص گردید که شایعه مزبور صحت نداشته است.
در زمان سلطنت رضا شاه در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، این جواهرات با قانون مصوّب مجلس شورای ملّی به عنوان پشتوانه اسکناس در اختیار بانک ملّی ایران قرار گرفت. از سال ۱۳۲۲ در یکی از خزانههای بانک ملّی به نمایش عمومی گذاشته شد و در سال ۱۳۳۴ ساختمان خزانه فعلی برای آن ساخته شد. جواهرات در سال ۱۳۳۹ و پس از اینکه مالکیت آنها به بانک مرکزی منتقل گردید به موزه جواهرات ملّی انتقال یافت که امروزه نیز در همین مکان موجود است.
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنّی به لحاظ منحصر به فرد بودن، بینظیر بودن و اهمیّت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی(حتی بهطور تقریبی) برای زبده ترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نمیباشد. برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی هند را به ارزش آن زمان حدود هفتاد کرور روپیه برآورد نمودهاند.
جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 37 گنجه دسته بندی شده اند. محتویات این گنجهها بسیار متنوع بوده و بطور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیشکلاه)، گلدان، سرپوشهای غذا، قلیان، آینه، تنگهای مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیهدان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و… است.
گنجینه بیمانند « خزانه جواهرات ملی » مجموعهای از گرانبهاترین جواهرات جهان است که طی قرون و اعصار بدین صورت فراهم آمده است.
هر قطعه از این جواهرات، گویای بخشی از تاریخ پرفراز و نشیب ملت بزرگ ایران و مبین ذوق و خلاقیتهای هنری مردم این مرز و بوم است که خاطرات تلخ و شیرین شکستها، پیروزیها، غرور و خودنماییها و فرمانفرمایی همراه با زور و نخوت زمامداران گذشته را تداعی میکند.
شما بازدید کننده عزیزی که به تماشای نفایس و گوهرهای این مجموعه بینظیر مینشینید، قبل از اینکه محو تلألو خیرهکننده آن شوید، به علل تاریخی و چگونگی جمعآوری این جواهرات بیندیشید و به مصداق « فاعتبروا یا اولیالابصار » قضاوت تاریخ و وجدان انسانهای آگاه و آزاده را درمورد گردآورندگان این جواهرات دریابید و اهداف آنان را از جمعآوری این مجموعه بشناسید.
گنجینه حاضر از یک طرف بیانگر فرهنگ و تاریخ کهنسال و پرتلاطم ملت ایران و گویای داستان بخشی از زندگی پرماجرای گذشتگان و از طرفی دیگر بازگوی قصه اشکهای خاموش مردم ستمدیده و جور کشیده است که نتیجه خودآرایی و فخرفروشی قدرتمندان و صاحبان زور در دوران گذشته بوده است.
انگیزه ما از ارائه این جواهرات، شناخت بیشتر فرهنگ و تاریخ ایران و پندگرفتن از عاقبت زورمداران و زراندوزان تاریخ است. با این هدف، مجموعه حاضر که به ما سپرده شده است در معرض دید و قضاوت شما قرار میگیرد.
اهمیت جواهرات موجود در “خزانه جواهرات ملی” به ارزش اقتصادی آن محدود نمیگردد، بلکه نمایانگر ذوق و سلیقه صنعتگران و هنرمندان ایران در دورههای مختلف تاریخ و به عنوان میراث تاریخی، هنری، نماینده هنرهای مستظرفه کشور پهناور ما است.
این جواهرات و نوادر برای زمامداران و حاکمان در طول تاریخ حکم زینت و زیور را داشته و اغلب شکوه و جلال دربار را نشان میداده است، لیکن پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه مملکتی نیز محسوب میشده است.
در این مقاله سعی شد از جواهراتی که از گذشته تا به امروز برای ما به یادگار مانده اند را شرح دهیم و بتوانیم توضیح مناسبی برای هنرجویان و علاقه مندان جواهرات در آکادمی اردوان آنوش بدهیم. امیدواریم که مفید واقع گردد.
منابع:
سایت رسمی بانک مرکزی و ویکی پدیا فارسی
فرم زیر را پرکرده و برای ما ارسال نمایید تا مشاوران ما با شما تماس بگیرند.